خداوند شبیه چیست ؟

این تک نمک را در آب بگذار و صبحگاهان نزد من آی.”

شوتاکتو، چنان کرد ، سپس پدرش به او گفت :” آیا تکّه نمکی را که شامگاه دیروز در آب نهادی، به یاد داری؟ ممکن است لطف کنی و آن را به اینجا بیاوری؟”

پسرک به دنبال تکه نمک گشت؛ اما آن را نیافت . نمک کاملا در آب حل شده بود.

پدر گفت :” لطفا از بالای آب جرعه ای بنوش. شبیه چیست ؟”

“نمک”

” از میانه ی آن جرعه ای بنوش. شبیه چیست ؟”

“نمک”

“از انتهای آن جرعه ای بنوش. شبیه چیست ؟”

“نمک”

“آن را بگذار و پیش من آی .”

پسر چنان کرد . و نمک همان بود که بود.

پدر به او گفت :” عزیزم، به راستی تو نمی توانی هستی مطلق را در اینجا درک کنی ، اما به راستی که او اینجاست .”

“او گوهری بس لطیف است – او روح کُلّ عالم است : او حقیقت مطلق است ، روح مطلق است : او تو هستی ؛ شوتاکتو!” 

                                                                                                                                                (چاندوگیا اوپانیشاد)

  در این متن که از نوشته های مقدس هند است، شوتاکتو و پدرش موضوعی را بررسی می کنند که شدیدا مورد علاقه  و توجه دینداران است – آنها در باره ی ماهیت خداوند [یا چیستی خداوند ] تامل می کنند. پاسخی که آنها به آن رسیدند، به بیان بسیار ساده این است که خداوند در کُنه هستیِ همه چیز حاضراست. نمک را نمی توان به چشم دید، یا با دست لمس کرد، امّا در همه ی قطرات آب حاضر است. بر همین قیاس، خداوند یا وجود اعلی یا برهمن نیز با حواس بشری قابل ادراک نیست ، امّا با این همه در سراسر هستی کاملا جاری و ساری است ، از جمله در شخص پرستشگری که در باره ی ماهیت [=چیستی ] خداوند می پرسد .

  این گونه تلقی از خداوند که در قطعه ی نقل شده از کتاب “اوپانیشادها ” دیدیم ، آیین “وحدت وجود “نامیده می شود ، که چندان به مذاق  باورمندان به “خداشناسی توحیدی کلاسیک ” سازگار نیست . این رویکرد، خدای ادیان توحیدی را از خدای قائلین به وحدت وجود اساسا متمایز می کند. برهمن در آیین هندوئیسم و سایر اشکال الوهیت در آیین های وحدت وجودی، متشخص نیستند، بلکه “نیروی وجود”یِ نامشخص و بنیادینی اند که در تمام موجودات وجود دارند. خدای آیین های وحدت وجودی ، خالق نیست ، زیرا لازمه ی آن ، تمایز میان خداوند و عالم است ، و این امر در آیین وحدت وجود ، مقبول نیست . خدای آیین های وحدت وجودی به یک معنا “قیّم” موجودیت تمام موجودات است،امّا این بدان معنا نیست که موجودی ، سایر موجودات را در عالم وجود نگه می دارد ؛ بلکه این قیمومیت  از طریق گوهری که در درون تمام موجودات است ، تحقق می یابد.

 

بن مایه :

پترسون، مایکل عقل و اعتقاد دینی (در آمدی بر فلسفه ی دین)، ترجمه ی احمد نراقی و ابراهیم سلطانی ، تهران ، ناشر طرح نو،چاپ نخست، ۱۳۷۶

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

1 × چهار =