دکتر سهیلا قایم مقامی ، مدیر مسوول موسسه ی فرهنگی هنری “اندیشه های بیرونی (انشان)”
فتوت از نگاه ابوریحان بیرونی
چکیده : هنگامی که انسان به هبوط در جایگاهی ناشناخته به نام “خراب آباد دنیا” تن درداد و غم غربت ، پشیمانی و ندامت وجود او را فراگرفت ، همواره در اندیشه ی بازگشت به سوی آن “خیر مطلق “بوده است . در نتیجه، نسبت به هر آنچه که بتواند او را در این دنیای غربت به خود مشغول سازد ، نگاه بدبینانه ای داشته؛ چرا که مانع از عروج او به سوی “اصلِ بودِ خود” است. “اصل بود” زندگی روحانی و معنوی انسان است و آنچه که در تضاد و ناهمگونی با این بعد روحانی انسان قراردارد، “نفس اماره” نامیده می شود. بدین سان، از روزگاران بسیار کهن همواره سه جریان عظیم فکری یعنی تصوف، فتوت و ملامتیه همسو با یکدیگر ، آموزه های مشترکی را مطرح ساختند تا بتوانند “نفس اماره” را با زهد ، پارسایی و ریاضت رفته رفته تربیت کنند. اما در این میان ملامتیه گوی سبقت را از اهل فتوت و اهل تصوف ربوده، تا بتواند دمار از روزگار نفس بیچاره درآورد و پشت او را به سختی بر زمین کوبد.
کلید واژگان : ابوریحان بیرونی ، تعریف فتوت ، نفس ، تصوف، ملامتیه
ابوریحان بیرونی فیلسوفی اخلاق گرا:
ابوریحان بیرونی (۳۶۰-۴۴۰ هـ.ق) دانشمند جامع الاطراف (همه چیز دان ) ایرانی و یکی از چهره های شاخص “عصر طلایی اسلام( رنسانس ایران) ” می باشد که در دوره ی قرون وسطای اروپا، او را بیشتر با عنوان “استاد بیرونی ” می شناختند. تحقیقات و پژوهش های او در قرن یازدهم میلادی (قرن ۵ هـ.ق) دقیقاً براساس روشهای امروزی علوم بوده ، و هنوز هم دقت و دانش عمیق او در رشته های مختلف علوم زبانزد دانشمندان غرب و شرق است . [۱] اما بیرونی نه نتها در حوزه ی علوم صاحب نظر است، بلکه دقت او در پژوهش های حوزه های علوم انسانی نیز به همان اندازه پژوهشگر کارآزموده را شگفت زده می سازد. بیرونی در علوم انسانی به ویژه در فلسفیدن به شیوه ی عهد رنسانس (خرد گرایی) ، یک فیلسوفِ تمام عیار رنسانسی بوده و صاحب اندیشه های نوینی است که معاصران وی آن عاجز بودند. بیرونی علاوه بر اندیشه های فلسفی نوین ، یک فیلسوف اخلاق مدار نیز به شمار می آید. کتاب او در اخلاق ” الجماهر فی معرفه الجواهر ” یا کتاب سنگهای قیمتی بوده که در نگاه نخست، چندان ربطی به موضوع علم اخلاق ندارد. چرا که این کتاب در حوزه ی علوم طبیعی دسته بندی می شود و مربوط به خواص درمانی سنگها، خواص ظاهری سنگهای قیمتی از جهت رنگ ، سختی … می باشد. اما بر خلاف انتظار، بیرونی در این کتاب همچون یک فیلسوف اخلاق گرا ، مباحث اخلاقی بسیار مهمی را با خواننده خود در میان می گذارد که از آن میان می توان به تعریف فتوت اشاره کرد.
اما پیش از پرداختن به نظام اخلاقی ابوریحان بیرونی، با مروری برآثار عرفا در می یابیم که یکی از مباحث اصلی عرفان مخالفت با “نفس اماره “[۲] بوده تا جایی که بخش عمده ای از آثار عرفا و متصوفه به این موضوع اختصاص یافته است. اما از میان متصوفه و اهل فتوت ، هیچ یک به اندازه اهل ملامت به دشمنی با “نفس اماره نپرداخته اند” و برای ادب کردن و مخالفت با نفس عَلَمِ مخالفت برنیفراشته اند . آنها از نفس اماره به عنوان “شرمحض” یاد می کنند و به همه ی کارهای آن با دیده اتهام و تحقیر می نگرند.
پس ریاضت نفس سرکش و کشتن آن بزرگترین مجاهدتی است که سالک باید انجام دهد و این مجاهده است که انسان را وارد راهی می کند که به خدا “خیرمحض” می رسد. همه پیشوایان صوفیه به اتفاق معتقدند که بدون ترویض و تربیت نفس و تربیت نفس ، ورود به عالم سیر و سلوک واقعی – و رسیدن به اصل بود – ممکن نیست.[۳]
نفس از دیدگاه ابوریحان بیرونی : بیرونی در تعریف لذت ها، آنها را به دو دسته کاملا مجزا طبقه بندی می کند: ۱) لذت های عقلانی ؛ ۲) لذت های نفسانی . در تعریف لذت های عقلانی بیرونی می گوید:” انسان خردمند، لذت را تنها در لذت های عقلانی می جوید که در آن نقشی از جاودانگی وجود دارد. فرد دانا و خردمند با نگاهی دقیق و ادراکی که همه ی وجود او را احاطه کرده به موضوعات زیبا می نگرد و وجودش سرشار از معنویت می گردد.
در توصیف لذت های نفسانی بیرونی چنین می نویسد:” نادان از لذت واقعی که محصول عقلانیت است بی خبر است و زرق و برق لذت های نفسانی افق دید او را محدود ساخته است. ازین رو، شب و روز در مستی و بی خبری غوطه می خورد. بیرونی در این جا مثال جالبی می آورد: “او مردمی که غرق در لذات شهواتی هستند را با حیواناتی که از غلتیدن در گل و لای لذت می برند مقایسه می کند. ” بیرونی بر این باور است که شادکامی های شهوانی گذرا بوده و بمانند لذات عقلانی پردوام و ماندگار نیستند ؛ و چه بسا که غرق شدن در خوشیهای دنیوی در پایان به درد و رنج و بیماری بیانجامد. به عنوان مثال : بهترین غذاها، با افراط و زیاده روی ، طعم و مزه ی خود را از دست می دهد ، آنگونه که در نهایت ، به جای لذت بخش بودن، برای سلامتی بدن مضر می باشد.[۴]
حال ببینیم رویکرد بیرونی نسبت به فتوت چگونه است ؟ در نظام اخلاقی ابوریحان بیرونی، فتوت از جایگاه ویژه ای برخوردار است . براساس نظریات اخلاقی بیرونی، یکی از ویژگی های منحصر به فرد نوع بشر، فتوت نامیده می شود. او معتقد است که کارهای پسندیده و ویژگیهای ناب و اصیل انسان از فتوت گرفته شده و این اهل فتوت هستند که همه را به انجام کارهای نیک و پسندیده تشویق می کنند؛ چرا که فتوت از بزرگ منشی و صفای باطنی فرد پدیدار می گردد.
تعریف فتوت و جوانمردی : بیرونی برای فتوت برخی ویژگی های اخلاقی را در نظر می گیرد که عبارتند : ۱٫ مسوولیت کارهای دیگران را برعهده گرفتن. ۲٫ گشاده دستی و میهمان نوازی نسبت به دیگران ؛ بدین معنا که فرد نباید در مال خود بخل بـورزد و دیگــران را از آن بی بهره ســـــــــازد. ۳ . خوش خویی که مورد تحسین همگان است. ۴ . درست کاری ، ۵٫ اجازه ندهد تا به کسی صدمه و آسیب برسد. ۶٫ بدون هیچ چشم داشت و فقط به خاطر خداوند به همه کمک کند.
بیرونی اشاره می کند : ” کسانی هستند که فتوت را با چنان وسعتی مشاهده می کنند که گستره ی مرزهای آن از اندیشه های آنها فراتر می رود. آنها از رسوایی وبدنامی پرهیز، با ظلم و ستم مبارزه کرده ، به حقوق همسایگانشان احترام گزارده ، و همواره در این راه جان بر کف بودند. ” سپس بیرونی ادامه می دهد:” به همین ترتیب ، در باره ی مردم عرب نیز شنیده ایم که آنها زندگی شان را در راه حفظِ دوستان ، میهمانان، و یا کسانی که به آنها پناه آورده اند، می گذارند.”سپس بیرونی می گوید :” برخی از آنها در پاسداری از این ویژگی های جوانمردی به چنان درجه از بلاهت و عصبیت رسیده اند که آماده اند ، حتا مردمی که می خواهند آسیبی به ملخی (نوعی حشره) که نزدیک خیمه آنها زندگی می کند، برسانند ، بکشند.[۵]“[۶]
بن مایه ها :
- اذکایی ، پرویز، ابوریحان بیرونی ، تهران ، انتشارات طرح نو، چاپ دوم ۱۳۷۵ ، ص ۴۱٫
- خاتمی ، احمد، فرهنگ علم کلام، تهران ،انتشارات صبا، ج ۱، تابستان ۱۳۷۰ ،ص ۲۱۷٫
- عفیفی، ابوالعلاء، ملامتیه ، صوفیه و فتوت، ترجمه ی نصرت الله فروهر، تهران ، انتشارات الهام، زمستان، ۱۳۷۶.
- غنی ، قاسم ، تاریخ تصوف در اسلام، ج ۲، تهران ، انتشارات زوار، ۱۳۶۴.
- کاشانی ، عزالدین محمود، مصباح الهدایه و مفتاح الکفایه، تهران، موسسه نشر هما، زمستان ۱۳۷۲٫
۴-Biruni. A; Al-Jamahir fi Marefat-e- Al-Jawahir; Mohammad Said. (tr.); Pakistan; Hijra Council; Islamabad; 1930.
[۱] . اذکایی ، پرویز، ابوریحان بیرونی ، تهران ، انتشارات طرح نو، چاپ دوم ۱۳۷۵ ، ص ۴۱٫
[۲] . نفس اماره است ، تابع هوا و هوس بوده و انسان را به کارهای زشت و ناپسند وامی دارد و منبع و سرمنشاء اخلاق ذمیمه و مفاسد و شرور است. خاتمی ، احمد، فرهنگ علم کلام، انتشارات صبا، ج ۱، تابستان ۱۳۷۰، ص ۲۱۷٫ و غنی ، قاسم ، تاریخ تصوف در اسلام ، ج۲، انتشارات زوار، ۱۳۶۴، ص ۲۹۷٫
[۳] . عفیفی، ابوالعلاء، ملامتیه ، صوفیه و فتوت، ترجمه ی نصرت الله فروهر، تهران ، انتشارات الهام، زمستان، ۱۳۷۶، ص ۱۰٫
[۴]. Biruni. A; Al-Jamahir fi Marefat-e- Al-Jawahir; Mohammad Said. (tr.); Pakistan; Hijra Council; Islamabad; 1930, P.13.
[۵] . پیش از اسلام، فتی فردی بود که آرزوی او محافظت از شرف و حیثیت خود – که نتیجتاً شرف او شرف قبیله محسوب می شود. عفیفی، ابوالعلاء، ملامتیه ، صوفیه و فتوت، ترجمه ی نصرت الله فروهر، تهران ، انتشارات الهام، زمستان، ۱۳۷۶، ص ۴۵ .
[۶] . Biruni. A; Al-Jamahir fi Marefat-e- Al-Jawahir; Mohammad Said. (tr.); Pakistan; Hijra Council; Islamabad; 1930, P.12.