در ایران باستان یکی از اصول بنیانی تفکراعتقاد به ادوار سه گانه بود ، این ادوار سه گانه عبارتند از :الف – دوران سلطه ی اهورامزدا یا نور؛ ب- دوران سلطه ی اهریمن یا ظلمت ؛ ج – دوران تسلط هر دو یا گمیزشن می باشد و ما در این عصر زندگی می کنیم . گمیزشن به معنای درآمیختگی نیکی و بدی و یا نور و ظلمت می باشد و همانگونه که شادروان استاد مهرداد بهار می گویند:” در این دوره کام هرمزد و اهریمن هر دو رود. ”
آفریدگان اهورامزدا به ترتیب عبارتند از :اول آب ، دوم آسمان ، سوم زمین ، چهارم گیاه ، پنجم گوسفند و ششم مرد پرهیزگار. اهورامزدا مرد پرهیزگار را آفرید برای از میان بردن و از کار افگندنِ اهریمن و همه دیوان . پس وظیفه ی بسیار مهمی بر دوش این مرد پرهیزگار نهاده شده و آن ریشه کنی بدی و ظلمت می باشد.
حال پیش از پرداخت به بحث اصلی ، شاید این پرسش در ذهن ما ایجاد شود که سرمنشاء این دوگانگی نور و ظلمت چیست ؟ در پاسخ باید گفت که پیشینه ی این دو گانگی نور و ظلمت یا اعتقاد به “ثنویت” به زمانهای بسیار کهن بازمی گردد؛ اما این ثنوی مذهبان چه کسانی بودند ؟
ثنویه در عهد باستان
نویسندگان اسلامی ، قائلین به مذاهب دو خدایی را به عنوان ثنویه یاد کرده اند. ثنویه ، نام عمومی پیروان همه ی مذاهبی است که به دو خدا ، یکی خدای نور و خیر به نام اهورامزدا و دو دیگر خدای تاریکی و شر به اسم اهریمن قائل بوده اند.
این مذاهب ، در حدود هزاره ی دوم پیش از میلاد حضرت مسیح در پهنه ی فلات گسترده ی ایران و حواشی آن پیدا شدند و بعدا در دنیای متمدن آن اعصار دور، آوازه ی کار های عجیب و غریب برخی از آنان – و از آن میان مجوسان (= مغان) – در ادبیات مقدس انبیای بنی اسرائیل و نو شته های نویسندگان کلاسیک یونانی و رومی منعکس شده است.
زمان پیدایی همگی این مذاهب به پیش از ظهور زردشت بازمی گردد. هر یک از مذاهب ثنویه در تحولات و تغییرات و حوادث جهان، یکی پیدا و دیگری از بین رفته است و اکنون همه ی آنها در شمار مذاهب مرده در آمده اند.
ثنویان ، پس از قرنها که دوره های بدوی انمیزم ، توتمیزم و فتیشیزم یعنی پرستش ارواح ِ نیاکان یا پرستش اجسام و احجار و اشیاء و حیوان ، میان اقوام بدوی معمول بوده است و یا مظاهر مختلف طبیعت همچون ستاره و ماه و خورشید را پرستش می کردند ، پیدا شدند.
از بررسی اخبار سنتی باورها و اعتقادات گروههای مختلف ثنویه ، استنباط می شود که درروزگاران دور و در عهد قدیم، باشندگان این آب و خاک ، به وجود دو نیرو اذعان داشتند . اینان مراحل ابتدایی پرستش دوران بیغوله نشینی و بیابان گردی و سنگ و چوب و درخت و حیوان و جانور پرستی را پشت سر گذارده و به درجاتی از تمدن و فرهنگ زمان خود دست یافته بودند و هر گاه ذهن خویش را از پرستش اهریمن مصفا می داشتند به سوی گونه ای یکتا پرستـــــــی سوق داده می شدند؛ لیکن سرانجام از میان یک خانواده ی پیرو مذهب مغان، زردشت – پیامبر نوآور و مُصلح – به وجود آمد و اهورامزدا را خدای خود خواند و مردمان را از خویش و بیگانه به ستایش و نیایش او تشویق و ترغیب کرد و با دشواری ها و مشکلات بی شماری روبه رو شد؛ ولی سرانجــــام بر دشواری ها فائق آمد و دین بهی جانشین عقاید معان دوگانه پرست در ایران ِ باستان شد.
در سرودهای منسوب به زردشت، اهورامزدا خدای بزرگ شناخته شده است و گوید سرانجام نیروی خوبی بر نیروی بدی غالب خواهد شد.
زردشت دین اصلاح یافته ی مغان را دین مزدیسنا (مزدیسنی )[۱] یعنی دین پرستش اهورامزدا خواند و دسته ای از محققان آن را نوعی یگانه پرستی و توحید برشمرده اند و چنان که در متن این اثر مذکور گردید، قرآن مجید زردشتیان را در ردیف اهل کتاب قرار داده و آنان را از زُمره ی مشرکین جدا ساخته است .
زردشت نیز براساس ادوار سه گانه که وظیفه ی مرد پرهیزگار- در عصر گمیزشن- ریشه کنی بدی و ظلمت است جهان بینی خود را پایه ریزی می کند.
جهان بینی زردشتی :
براساس دادههای متون دینی مزدیسنا، جهان میدان نبرد میان نیروهای خیر و شر (یا نیکی و نیروهای نور و خوبی از یک سو و اهریمن نیروهای تاریکی از سوی دیگر) است. در حالی که انسان باید انتخاب کند که به کدام جبهه میپیوندد مزدیسنا به او آموزش میدهد که این پروردگار است که در نهایت، پیروز خواهد شد و حتی آنهاییکه به آتش دوزخ محکوم شدهاند را از موهبت بهشت (یا پردیس) محروم نخواهد کرد. مردمان و راستاندیشان میبایست با گرایش به دین و پندار (اندیشه) نیک، گفتار نیک، کردار نیک خیر را در پیروزی برابر شر یاری رسانی کنند. این شیوه تفکر در عقاید هندی نیز بچشم میخورد. اما تفاوت اندیشه زرتشتی با آن در این عنوان شده که در دین زرتشت زندگی و حیات و کار و تلاش نکوهش نشده و بر اساس گفتار زرتشت در گاتاها:
والاترین مردم کسی میتواند باشد که در پیشرفت مردم و آبادی جهان کوشش بیشتری نماید.
براساس این عقاید مرگ و ویرانی منشأ شر داشته و تخریب، کار «روح مخرب» یعنی انگره مینوست (اهریمن) و از این رو تخریب و غم و سوگواری بیش از حد و کشتار پذیرفتنی نیست.
منشأ شناخت خیر از شر را اندیشه و وجدان دانستهاند. جهان مادی و تن و شادمانی آفریدههای خدا هستند و وظیفه دینی انسان است که از آنها نگاهداری کند و آنها را گسترش دهد و از آنها بهره گیرد. زرتشتیان اعتقاد دارند که در پیروی از این طریق جبری در کار نیست. اختیار برای هر فرد بخشی اساسی از مزدیسنا است. گرچه انسان متحد خداست اما همه آدمیان باید میان راستی ودروغ یکی را برگزینند. اعتقاد به سرنوشتی از پیش مقدر شده از دید اخلاقی زرتشتیان نکوهیدهاست زیرا این کار از عدل و نیکی خدا میکاهد.
آموزه های زردشت :
چنان که پیش از این هم اشاره کردیم ، دیانت زردشت براساس کوشش در آبادی جهان و اهمیت دادن به ترویج کشاورزی و توجه به این اصول اخلاقی است : اندیشه ی نیک ، گفتار نیک و کردار نیک . اگر در جامعه ای این سه اصل با شرایط خاص خود مورد عمل قرارگیرند، یک زندگی اجتماعی ایده آل به وجود خواهد آمد که افلاطون آن را “مدینه ی فاضله” یا جامعه ی برتر خوانده است .
در دیانت زردشتی همان طور که پیشتر اشاره شد جهان صحنه ی جدال میان خیر و شر است و در این نبرد انسان اساسا یاور خداست، و نه برای بازی و بیهوده آفریده شده است ؛ بنابراین همانگونه که خدا به انسان نیاز دارد ، همانطور هم انسان به خدا نیاز دارد. جهانی که انسان در آن زندگی می کند ، گرچه از حمله های شر آلوده گشته ، اما اساسا خوب است ، چرا که به اهورمزدا تعلق دارد. بنابراین انسان برای اینکه بتواند در این نبرد یار و یاور اهورامزدا باشد ، باید ازدواج کند و صاحب فرزند شود (تجرد و گوشه نشینی در آیین زردتشت منع شده است زیرا که مانع آفرینش خوبی است)؛ به همین علت سقط جنین و هم جنس گرایی منع شده و گناه به حساب می آید.
علاوه بر این، وظیفه ی هر انسان این است که بدن [۲]خود را تندرست نگاه دارد زیرا که بیماری و ناخوشی بلایایی هستند که اهریمن ، جهان را در آغاز به آن مبتلاکرد.
منابع :
- آموزگار، ژاله، تاریخ اساطیری ایران ،تهران، سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها(سمت)، چاپ اول ۱۳۷۴٫
- بهار، مهرداد ، بندهش، تهران ، انتشارات توس، چاپ اول ۱۳۶۹٫
- پورداود، ابراهیم ، فرهنگ ایران باستان، بخش نخست ، تهران ، انتشارات دانشگاه تهران ، چاپ دوم ۲۵۳۵
- جلالی نائینی ، سید محمد رضا، ثنویان در عهد باستان ، تهران انتشارات طهوری ، چاپ اول ۱۳۸۴٫
- قائم مقامی ، سهیلا ، درسنامه ی تاریخ ادیان پیش از اسلام ، کرج، انتشارات دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج، چاپ اول ۱۳۹۰
- معین، محمد، مزدیسنا و ادب فارسی ج اول، تهران ، انتشارات دانشگاه تهران ، چاپ سوم ۲۵۳۷
- هینلز، جان، شناخت اساطیر ایران، مترجمین : احمد تفضلی ، ژاله آموزگار، تهران ، نشر چشمه،چاپ اول ۱۳۶۸٫